سنت نیوزی ها

۷ مطلب در بهمن ۱۳۹۵ ثبت شده است

به گزارش سنتی ها به نقل از :سنت نیوز؛ به گواهی تاریخ، روایات و آیات نازله در شان فاطمه زهرا سلام الله علیها ایشان برترین و والاترین زن جهان از منظر خداوند در سرای باقی و فانی می باشند.

جدای از بحث جنجالی شهادت یا وفات فاطمه زهراء سلام الله علیها تقریبا هیچ تفاوت نگرشی حائز اهمیتی درباره فضیلت ها و مناقب این بانوی بزرگ اسلام در بین مذاهب اسلامی وجود ندارد

بانویی که دردانه نبوی،ریحانه علوی و مادرسیدان شباب اهل الجنه و سیده نساء العالمین می باشد؛ به تعبیر بهتر خوبی ها و فضائل اگردر خانه ای از خانه های جهان هستی جمع شوند صاحب آن خانه فاطمه زهراست.

شیعه و سنی هر دو در خصوص این بانو غفلت ها داشته اند و هیچ یک نتوانسته اند حق مطلب را در خصوص بیان عظمت و جایگاه این بانوی مکرمه ادا نمایند.

شاید علت اصلی این کوتاهی عظمت وجودی حضرت فاطمه زهراء سلام الله علیهاست که عقول ناقص بشری توان فهم مناقب وی را نداشته اند و در بیان جایگاه ایشان قصور کرده اند.

هر چه که هست اهالی سیستان و بلوچستان با جمعیتی متشکل از برادران شیعه و سنی خود را متعهد به پیروی از مسلک این بانوی بزرگوار و پدر بزرگوار ایشان می دانند.

شیعه و سنی علاوه بر سائر مشترکات دینی که از صدر تا ذیل مذاهبشان را در بر می گیرد بر سر نام و مرام فاطمی نیز مشترک القول می باشند.

شدت این علاقه به حدیست که فاطمه از جمله محبوبترین اسامی برای نامگذاری فرزندان دختر در بین شیعه و سنی ایست که حاکی از عمق ارادت و محبت فریقین به این بانوی بزرگواردارد.

افزون بر این ارادت های عرفی فاطمه زهراء ام ابیها، حاضر در جمع اصحاب مباهله، از اهل بیت رسول الله (بنا به روایات وارده از امهات المومنین در خصوص اصحاب کساء)، سیده نساء العالمین، مادر سیدان شباب اهل الجنه، همسر حیدر کرار و مجمع انبوهی دیگر ار صفات و کرامات خاصه می باشد.

فضائل حضرت فاطمه در منابع شیعه و سنی به وفور یافت می شود اما در اینجا به عنوان نمونه روایتی از صحیح بخاری  به عنوان یکی از شاخصترین کتب روایی اهل سنت نوشته امام محمد بن اسماعیل بخاری متوفای 256 ه.ق نقل می شود؛ در صحیح بخاری جلد 4 صفحه 210 آمده است: فاطمه بضعة منی( فاطمه پاره تن من است.)

علاون بر روایت فوق صالحی شامی از علمای بزرگ اهل سنت که دارای جایگاه بسیار رفیعی در میان اهل سنت می باشد نیزدر شرح فضائل فاطمه زهرا می نویسد: نشان می‌دهد که زهرای مرضیه از تمام زنهای دنیا حتی از امهات مومنین خدیجه، عایشه و دیگر فرزندان پیامبر افضل است. سبل الهدى والرشاد ج 10، ص 327، محمد بن یوسف الصالحی الشامی

 

این رویات تنها مشتی از خوارها روایتیست که در وصف آن بانوی بزرگ اسلام آمده است؛ از خداوند متعال خواستاریم تا زنان ما را همسو با سنت نبوی و سیره زهرائی قرار بدهد تا امت اسلام به بالندگی و پویایی در خور شان اسلام عزیز برسد.

 

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۳ بهمن ۹۵ ، ۱۹:۰۸
sonat news
شنبه, ۱۶ بهمن ۱۳۹۵، ۱۲:۰۹ ب.ظ

منظور از صبر جمیل چیست؟

به گزارش سنتی ها به نقل از :خبرنگارحوزه قرآن و عترت گروه فرهنگی باشگاه خبرنگاران جوان؛شبی مشغول تلاوت آیات شریف قرآن بودم. به سوره مزمل رسیدم. نکته ای ذهنم را درگیر کرد. پس از آن که خداوند به پیامبر دستور می دهد که بخشی از خواب را به پا خیزد.

خداوند در ابتدا و در آیه پنج سوره معارج از صبری با عنوان جمیل سخن می گوید: «فَاصْبِرْ صَبْراً جَمیلا» به چه معنا است؟

«صبر جمیل» به معناى «شکیبایى زیبا» است، و آن صبر و استقامتى است که برای خدا صورت گیرد و تداوم داشته باشد؛ یأس و ناامیدى به آن راه نیابد؛ و توأم با بی‌تابى، شکوه و آه و ناله نگردد. صبر جمیل؛ شکیبایى در برابر حوادث سخت و آزمایش‌های سنگینی است که نشانه شخصیت و وسعت روح آدمى است.

صبر و بردباری از اوصاف برجسته پیام آوران الهی است که در بهره‌مندی آنان از ولایت و رسالت تأثیرگذار بوده است. خداوند در قرآن کریم آیات فراوانی را به مفهوم صبر اختصاص داده است که این نشان از اهمیت این موضوع دارد.

صبر جمیل؛ صبرى است که پیامبران الهی در برابر اذیت و آزار مخالفان و مشرکان می‌دیدند؛ مشرکان و مخالفان آنان را ساحر و دروغ‌گو می‌خواندند؛ بشارت‌های آنان را تکذیب می‌کردند، اما آنان لب به شکوه بازنمی‌کردند.

مؤمنان کسانى هستند که در برابر حوادث هرگز پیمانه صبرشان لبریز نمى‌‏گردد، و سخنى که نشان دهنده ناسپاسى و کفران و بى‏‌تابى باشد بر زبانشان جارى نمى شود؛ صبر آنها، صبر زیبا و جمیل است.

همان‌گونه که بیان شد؛ صبر و بردباری از اوصاف برجسته پیام آوران و اولیای الهی است، اما برخی از آنان نمونه بارز شکیبایی‌اند؛ نظیر صبر حضرت ایوب(ع) در برابر رنج‌های فراوان، بیماری‌های بسیار شدید که موجب شد تا خانواده و بستگان نزدیکش از او فاصله بگیرند، به گونه‌ای که تنها ماند، نه یارای حرکت داشت و نه کسی بود تا او را کمک کند، اما هرگز لب به ناله و شکوه نگشود و جز به خدای متعال به کسی متوسل نشد.[1] شکیبایی حضرت ایوب در برابر حوادث و ناملایمات به اندازه‌ای زیبا و برجسته است که در فرهنگ دینی ما «صبر ایوب» عنوان نمادینی شده که زبان‌زد خاص و عام است.

صبر یعقوب در فراق یوسف(ع)،[2] صبر پیامبر اسلام(ص) در برابر استهزاء و تکذیب و آزار مخالفان،[3] بویژه تحمل شرایط سخت محاصره در شعب ابی‌طالب، صبر امام علی(ع) به مدت 25 سال برای صیانت از کیان اسلام،[4] صبر امام حسین(ع) در روز عاشورا[5] و صبر زینب کبری(س) در برابر حوادث روز عاشورا، کوفه و شام.[6]این نوع صبرها از مصادیق روشن صبر جمیل در تعالیم و آموزه‌های دینی ما است.

نکته‌ای که در این موضوع قابل دقت است، این است که اگر کسی سؤال کند در قرآن کریم در داستان حضرت یعقوب(ع) آمده است که وی در فراق یوسف آن‌قدر گریه کرد که چشمانش را از دست داد، آیا این بی‌تابی با صبر جمیل در تقابل نیست؟![7] پاسخ آن است که قلب انسان کانون عواطف است، جاى تعجب نیست که در فراق فرزند، اشک انسان جارى شود، این یک امر عاطفى است، آنچه در این مورد مهم است؛ آن است که انسان کنترل خویشتن را از دست ندهد و سخنی بر خلاف رضاى خدا نگوید و یا کاری بر خلاف خواست الهی مرتکب نشود.

از روایات استفاده مى ‏شود همین اشکال را هنگامى که پیامبر اکرم(ص) در مرگ فرزندش ابراهیم اشک مى‌‏ریخت به آن‌حضرت گرفتند که شما ما را از بی¬صبری نهى می‌کنید، اما خودتان اشک مى‌‏ریزید؟! پیامبر در جواب فرمود: چشم مى‌‏گرید و قلب اندوهناک مى‌‏شود، ولى چیزى که خدا را به خشم آورد نمى‌‏گویم.[8]

________________________________
[1]. ر. ک: جوادی آملی، عبد الله، سیره پیامبران در قرآن، ج 7، ص 73 – 74،مرکزنشراسراء،قم،چاپدوم، 1379ش.
[2]. «وَ جاؤُ عَلى‏ قَمیصِهِ بِدَمٍ کَذِبٍ قالَ بَلْ سَوَّلَتْ لَکُمْ أَنْفُسُکُمْ أَمْراً فَصَبْرٌ جَمیلٌ..»؛ و پیراهن او را با خونى دروغین (آغشته ساخته، نزد پدر) آوردند گفت: «هوسهاى نفسانى شما این کار را برایتان آراسته! من صبر جمیل (و شکیبایى خالى از ناسپاسى) خواهم داشت. یوسف، 18.
[3]. «فَاصْبِرْ صَبْراً جَمیلاً»؛ پس صبر جمیل پیشه کن. معارج، 5.
[4]. «فَصَبَرْتُ وَ فِی الْعَیْنِ قَذًى وَ فِی الْحَلْقِ شَجًا»، شریف الرضی، محمد بن حسین، نهج البلاغة، محقق، صالح، صبحی، ص ۴۸، هجرت، قم، چاپ اول، 1414ق.
[5]. که در برابر انبوه مشکلات می‌فرمود: «إلهى رضى بقضائک لا معبود سواک‏»؛ صدر الدین شیرازى، محمد بن ابراهیم‏، شرح أصول الکافی، محقق، مصحح، خواجوى، محمد، ج ‏1، ص 96، مؤسسه مطالعات و تحقیقات فرهنگى، تهران، چاپ اول، 1383 ش.‏
[6]. «فَقَالَ ابْنُ زِیَادٍ کَیْفَ رَأَیْتِ صُنْعَ اللَّهِ بِأَخِیکِ وَ أَهْلِ بَیْتِکِ فَقَالَتْ مَا رَأَیْتُ إِلَّا جَمِیلا»؛ ابن زیاد گفت کار خدا را نسبت به برادرو اهل بیتت چگونه دیدى، حضرت زینب فرمود:‏ من جز زیبایى چیزى ندیدم. ابن طاووس، علی بن موسی، اللهوف على قتلى الطفوف، ترجمه، فهرى زنجانی، سید احمد، ص160، جهان، تهران، چاپ اول، 1348ش.

[7]. ر. ک: مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج ‏9،ص 351- 353، دار الکتب الاسلامیة، تهران، 1374ش.

[8]. حر عاملی، وسائل الشیعة، ج ‏3، ص 280، مؤسسة آل البیت علیهم السلام‏، قم، 1409ق. «عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ (ع) فِی حَدِیثٍ قَالَ: لَمَّا مَاتَ إِبْرَاهِیمُ بْنُ رَسُولِ اللَّهِ (ص) هَمَلَتْ عَیْنُ رَسُولِ اللَّهِ (ص) بِالدُّمُوعِ ثُمَو قَالَ رَسُولُ اللَّهِ (ص) تَدْمَعُ الْعَیْنُ وَ یَحْزَنُ الْقَلْبُ وَ لَا نَقُولُ مَا یُسْخِطُ الرَّب‏».

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۶ بهمن ۹۵ ، ۱۲:۰۹
sonat news
دوشنبه, ۱۱ بهمن ۱۳۹۵، ۱۲:۳۴ ب.ظ

آیا مسکین با فقیر متفاوت است؟

به گزارش سنتی هابه نقل از:حوزه قرآن و عترت گروه فرهنگی باشگاه خبرنگاران جوان؛" فقیر" به معنى کسى است که در زندگى خود کمبود مالى دارد، هر چند مشغول کسب و کارى باشد و هرگز از کسى سوال(درخواست)نکند، اما" مسکین" کسى است که نیازش شدیدتر است و دستش از کار کوتاه است، و به همین جهت از این و آن سؤال مى‏ کند.



شاهد این موضوع، نخست ریشه لغت مسکین است که از ماده" سکون" گرفته شده، گویا چنین کسى بر اثر شدت فقر، ساکن و زمینگیر شده است. دیگر اینکه ملاحظه موارد استعمال این دو کلمه در قرآن معنى فوق را تایید مى ‏کند، از جمله:

«أَوْ مِسْکِیناً ذا مَتْرَبَةٍ؛[بلد/۱۶] یا مسکین خاک‏ نشینى را اطعام کند»

«وَ إِذا حَضَرَ الْقِسْمَةَ أُولُوا الْقُرْبى‏ وَ الْیَتامى‏ وَ الْمَساکِینُ فَارْزُقُوهُمْ؛[نساء/۸] هر گاه خویشاوندان و یتیمان و مسکینان، در موقع تقسیم ارث، حضور یابند، چیزى از آن به آنها ببخشید»

«أَنْ لا یَدْخُلَنَّهَا الْیَوْمَ عَلَیْکُمْ مِسْکِینٌ؛[قلم/۲۴] امروز هیچ مسکینى نباید در محوطه زراعت شما حضور یابد»

همچنین تعبیر به" اطعام مسکین" یا" طعام مسکین" در آیات متعددى از قرآن نشان مى ‏دهد که مساکین افراد گرسنه‏ اى هستند که حتى نیاز به یک وعده غذا دارند. و اهل درخواست نیز هستند.

در حالى که از پاره‏ اى از موارد استعمال کلمه" فقیر" در قرآن به خوبى استفاده مى ‏شود که افراد آبرومندى که هرگز روى سؤال ندارند اما گرفتار کمبود مالى هستند، در مفهوم این کلمه واردند، مانند:

«لِلْفُقَراءِ الَّذِینَ أُحْصِرُوا فِی سَبِیلِ اللَّهِ لا یَسْتَطِیعُونَ ضَرْباً فِی الْأَرْضِ یَحْسَبُهُمُ الْجاهِلُ أَغْنِیاءَ مِنَ التَّعَفُّفِ؛[بقره/۲۷۳] انفاق براى فقیرانى است که در راه خدا گرفتار شده ‏اند، و آن چنان ظاهر خویش را حفظ مى ‏کنند که جاهل از شدت عفت نفس آنان، چنین مى ‏پندارد که غنى و بى ‏نیازند.»

و در روایتی از امام صادق(ع) نقل شده که فرمودند: فقیر کسى است که سؤال نمى ‏کند، و مسکین حالش از او سختتر است.[۱]

البته باید توجه کرد که این فرق در زمانی است که این دو واژه با یکدیگر بیان شوند و ظرافت های آن دو (فقیر و مسکین) ملحوظ باشد. و الا اگر تنها یکی از این دو واژه ذکر شود، می تواند به هر دو مفهومی که اشاره شد، دلالت داشته باشد.[۲]

مطلب بر گرفته از: تفسیر نمونه، ج ۸، ص ۴.

[۱]. الکافی، ج‏۳، ص۵۰۱.

[۲]. الفقیر و المسکین إذا اجتمعا افترقا و إذا افترقا اجتمعا - کتاب المکاسب (للشیخ الأنصاری، ط-الحدیثة)، ج‏۲، ص۴۸.
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۱ بهمن ۹۵ ، ۱۲:۳۴
sonat news
يكشنبه, ۱۰ بهمن ۱۳۹۵، ۰۳:۰۹ ب.ظ

آداب لباس پوشیدن

افسران - آداب لباس پوشیدن
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۰ بهمن ۹۵ ، ۱۵:۰۹
sonat news

به گزارش سنتی ها؛ تند خویی و عصبانیت می تواند عوامل گوناگونی داشته باشد، مانند: 1- حسادت، 2- کم حوصلگی و کم ظرفیتی، 3- ضعف و ناتوانی مزاج، 4- عدم اعتماد به نفس و خودکم بینی، 5- حساسیتهای افراطی، 6- منفی بافی و سوء ظن به دیگران، 7- همانندسازی و تقلید از والدین، همسالان، همکلاسان و... اما دلیل آن هر چه که باشد، با راهکارهایی که ارائه می شود تا حدود زیادی می توان از آن پیشگیری نمود.




1. هنگامی که عصبانی می شوید، در خودتان یک تغییر حالت فیزیکی ایجاد کنید؛ مثلاً مقداری قدم بزنید و سعی کنید در آن لحظات تصمیم نگیرید و اگر آب در دسترس شماست، مقداری آب خنک میل کنید و دست و صورت خود را با آن شستشو دهید.

2. ذکر «لا حول و لا قوة الا بالله» را زیاد بر زبان جاری سازید. سوره والعصر را زیاد بخوانید و تکرار اذکار «استغفرالله ربی و اتوب الیه» و «اعوذ بالله من الشیطان الرجیم» را جدی بگیرید.

3. چند لحظه دراز بکشید و چشمان خود را ببندید و همه ماهیچه های خود را شل کنید تا آرامش عضلانی پیدا کنید. فکر خود را از آنچه موجب عصبانیت شما شده است منصرف کرده و بر عضلات بدن خود تمرکز یابید.

4. به خودتان تلقین کنید که اتفاق خاصی نیفتاده است؛ مگر آسمان به زمین آمده؟ بقیه در چنین مواردی چه می کنند؟ آیا همه عزا می گیرند؟ هر کسی به کاری مشغول می شود و اعتنایی به این گونه موارد نمی کند.

5. همیشه فضای ذهنی و روانی خود را برای شنیدن و دریافت رفتارهای نابجا و خلاف انتظار آماده سازید. به این معنا که همیشه این انتظار را داشته باشید تا دیگران با شما به بدترین شکل برخورد داشته باشند و خود را برای تحمل آن آماده کنید.

6. اگر برخی موارد سریع سخن گفتید، عجولانه تصمیم گرفتید و رفتار نابجا از شما سرزد سریع خود را سرزنش و حتی در لفظ اظهار پشیمانی نمایید و وعدهها و قولی که با خود داشتید را در ذهن خویش حاضر سازید.

7. از خود ارزندگی های نابجا و شخصیت قائل شدن بیش از اندازه برای خود اجتناب ورزید و تنها هنجارها را رعایت کنید، لذا به سراغ رفتارهای متواضعانه همانند تقدم در سلام، همنشینی مناسب با افراد پایینتر، ابراز ارادت به کوچکترها، مصافحه و احوالپرسی با دیگران به خصوص طبقه پایینتر، تفریح و صحبت با دیگران بروید.

8. اگر امکان دارد، هنگام عصبانیت، بی حوصلگی و یا کسالت، یک دوش آب ولرم بگیرید.

9. به هنگام احساس عصبانیت، سریع تغییر وضعیت و موقعیت دهید و از آن محیط دور شوید. مثلاً اگر در منزل این حادثه رخ داد لباس پوشیده و منزل را ترک کنید.

10. وقتی که با امور عصبانیت آفرین مواجه هستید برای مدتی (حدود 10 تا 15 دقیقه) راه دریافت های حسی خود را سد سازید. مثلاً جلوی گوش خود را بگیرید، چشمان خود را ببندید و سر خود را پایین اندازید تا دریافتهای عصبانیت  تحت کنترل شما درآمده و موجب تحریک بیشتر شما نشوند.

11. اگر رفتار و یا وجود صفتی در یک شخص؛ موجب عصبانیت شما شده است آن رفتار را شوخی تلقی کرده و به شکلی خود را از تیررس آنها دور در نظر بگیرید، یعنی به گونهای از مخاطب در نظر گرفتن خویش در برابر رفتارهای دیگران، پرهیز کنید. مثلاً از مشاهده کسی که فحش می دهد با خود بگویید مخاطب او من نیستم و در این هنگام از صحنه دور شده و راه دریافتهای حسی را سد سازید تا بیشتر مورد هجوم قرار نگیرید.

12. برای توجیه رفتارهای خلاف انتظاری که از دیگران سر می زند توجیه مناسب داشته باشید و آنها را مقصر تلقی نکنید تا موجب شود به خود اجازه عکس العمل بدهید. مثلاً بگویید خودم از این فرد بدتر رفتار می کنم او اشتباه گرفته مقصر نیست، اشتباه من باعث رفتار نامناسب او شده است.

13. برای نظرات و عقاید دیگران احترام قائل شده، به دیده احترام به آنها بنگرید و حتما محترمانه با آنها رفتار کنید.

14. در برخی کارهای مهم با مشورت خواستن از دیگران تصمیمات خود را استحکام بخشید و از اقدامات عجولانه و خام بپرهیزید.

15. بیشتر با افراد حلیم، صبور، غیرعصبی و خوشبین معاشرت کنید و از دوستی و حرف شنویِ افراد تند مزاج پرهیز کنید.

16. همیشه خودتان و رفتارتان را درست و صحیح تلقی نکنید و احتمال خطا در کارهای خود را بدهید.

17. سعی کنید به عنوان تمرین؛ گاهگاهی با افرادی که سلیقه آنها را نمی پسندید برخورد کوتاه مدت داشته باشید و با صاحبان دیگر انتظار مراوده کوتاه مدت داشته باشید.

18. موارد فوق را در برنامهای منظم با درج موارد آن در یک جدول و نمره دادن به عملکرد خود یادداشت نموده و با رعایت این امور سعی در تقلیل موارد تخلف داشته و همت خود را به افزایش صبر و تحصیل سعه صدر معطوف بدارید. همواره در پناه حق موفق باشید.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۹ بهمن ۹۵ ، ۱۲:۲۸
sonat news
پنجشنبه, ۷ بهمن ۱۳۹۵، ۱۰:۵۹ ق.ظ

عکس نوشته/ بدهی دولت به سیستم بانکی

 
به گزارش سنت نیوزی ها به نقل از وبلاگ عکس نوشته، بر اساس آمارهای بانک مرکزی، بدهی دولت به سیستم بانکی در ابتدای دولت یازدهم (پایان تیر 92) 81.7 هزار میلیارد تومان بود. این بدهی بر اساس آخرین آمار متشرشده، در پایان آبان 95 به 178.6 هزار میلیارد تومان افزایش یافته است.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۷ بهمن ۹۵ ، ۱۰:۵۹
sonat news
چهارشنبه, ۶ بهمن ۱۳۹۵، ۰۱:۱۱ ب.ظ

ثواب خانه داری از منظر پیامبر(ص)

ثواب خانه داری
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۶ بهمن ۹۵ ، ۱۳:۱۱
sonat news